فیلم

دانلود فیلم , دانلود رایگان فیلم , دانلود فیلم جدید , دانلود فیلم و سریال با لینک مستقیم

فیلم

دانلود فیلم , دانلود رایگان فیلم , دانلود فیلم جدید , دانلود فیلم و سریال با لینک مستقیم

زندگی شخصی شیلا خداداد

شیلا خداداد

شیلا خداداد

 

نام:شیلا
نام خانوادگی:خداداد
تاریخ تولد:14/8/1359
محل تولد:تهران
میزان تحصیلات:مهندسی شیمی
تاهل:متاهل

 

بیوگرافی شیلا خداداد

 

بیوگرافی شیلا خداداد

 

شیلا خداداد در چهاردهم آبان ماه سال 1359 دریک خانواده کوچک و در شهر تهران بــه دنیا آمد.

او دوران تحصیل خود را بــا موفقیت سپری کــرد و در سال 75 وارد دبیرستان شــد ... در دبیرستان در رشته ریاضی فیزیک بــه تحصیل پرداخت و در سال 78 بــا معدل 17 فارق التحصیل شــد و بــه دانشگاه راه یافت ... در دانشگاه رشته مهندسی فیزیک را برگزید و در ایــن رشته شروع بــه تحصیل کرد.

وی همچنین در رشته موسیقی نــیــز فعالیت دارد و در چند گروه موسیقی مشغول بــه کار است. ورزش مورد علاقه او فوتبال و والیبال ؛ وتیم مورد علاقه اش استقلال است.

ماجرای آشنایی شیلا خداداد و همسرش:

شما چطور باهم آشنا شدید و چــه شــد بــه ایــن نتیجه رسیدید کــه می توانید زندگی مشترک داشته باشید؟
من رفتم مطب دکتر وگفتم آقای دکتر؛بینی من خیلی خوشگل است.لطفا اصرار نکنیدکه عمل کنم!دکترهم اصرارکردکه توحتما بــایــد بینی ات را عمل کنی!من هم گفتم حالا چــون شما اصرار داری؛قبول بینی ام را عمل کن!(می خندد)

پس شما سراغ ایشان رفتید؛نه ایشان سراغ شما؟!
نه!ایشان پیش من آمدند کــه بینی شان راعمل کنند!دکترپیش من آمدندوگفتند نظرت درباره بینی من چیه؟!(می خندد)

اماخارج ازشوخی من ازچندتا ازهمکاران بازیگرم والبته یکی؛دوتا ازدوستانم شنیده بودم کــه کار ایشان خیلی خوب است.من خیلی روی جراحی بینی حساسیت داشتم واصلا دلم نمی خواست قیافه ام عوض شود. سال ها بودکه دکتر می رفتم امــا دلم راضی نمی شدکه عمل کنم.اما بالاخره بــا تعاریفی کــه از کار دکتر شنیده بودم؛پیش ایشان رفتم و قبول کردم کــه بینی ام را عمل کنم.گویا قسمت ایــن بودکه فرزین بینی من را عمل کندوما از طریق ایــن جراحی؛باهم آشنا شویم وازدواج کنیم

دکترسرکارات:بعداز اینکه بینی اش را عمل کردم ودیدم خیلی خوب شده؛گفتم خودم بــا ایشان ازدواج کنم!(می خندد)به هرحال ایشان بــه واسطه همین جراحی بــه مطب من رفت و آمد داشتند.طی همین رفت و آمدها متوجه شدیم کــه اشتراکاتی داریم؛به همین دلیل معاشرت هایمان را بیشتر کردیم تــا بیشتر آشنا شویم.بعد از مدت کوتاهی هم بــه دلیل اینکه هیچکدام مان بــه معاشرت های طولانی و آشنایی های کشدار معتقد نبودیم؛تصمیم بــه ازدواج گرفتیم.از طرف دیگر خانواده هایمان خیلی بــه لحاظ خاستگاه فرهنگی شبیه هم بودند وهمین مارابه اینکه زندگی مشترک تشکیل بدهیم؛تشویق می کرد.بنابراین خیلی زود بانظر موافق مادونفر و خانواده هایمان؛ازدواج کردیم.

سامیار سرکارات پسر فرزین سرکارات و شیلا خداداد در 27 آبانماه 1392 بدنیا آمد.

او اولین بار بازیگری را بــا بازی در فیلم اعتراض کیمیایی شروع کــرد ... اعتراض جولانگاه خوبی بــرای یک جوان بــا استعداد کم تجربه مانند شیلا بود و بازی در کنار کسانی چــون داریوش ارجمند ؛میترا حجار و محمد رضا فروتن تجربه خوبی بــرای او بــه شمار می رفت.

مدتی بعد حمید لبخنده کارگردان معروف سریال در پناه تو کــه خود بازیگرانی چــون پارسا پیروز فر و لیعا زنگنه را بــه سینمای ایران شناسانده بود بــرای فیلم جدیدش یعنی آبی در کنار هدیه تهرانی ؛بهرام رادان و حسن جوهرچی از وجود شیلا خداداد بهره جست ... شیلا در آبی نقش یک مادر جوان و بارداررا علی رغم سکانسهای محدود بــه خوبی ایفا کــرد و همین مقدمه خوبی بــرای شناخته شدن وی در فیلم عیسی می آید علی ژکان تــا در ایــن فیلم هنرپیشه نقش اول زن باشد.

قاسم جعفری کاگردان خوش سلیقه صدا و سیما در یک اقدام بی سابقه در در تاریخ تلویزیون در دهه اخیر ؛طرح یک سریال دو زبانه را بــه مرحله اجرا در آورد. سریال کــه از جذابیتهای خاص مردم هندوستان کــه همواره در کشور ما محبوبیت خاصی دارند استفاده کرد. ترکیب و تلفیق دو ملیت ؛دو خانواده ؛دو فرهنگ و دو زبان و تکرار همان داستانهای قدیمی فیلم های هندی کــه دختر و پسری عاشق هم می شــونــد و خانواده ها مخالفند و ساز ناکوک می زنند و بــا سنگ اندازی مشکلات فراوانی بر سر راه دو دلدار ایجاد می کـنـنـد تولید شد.

نکته قابل توجه و در خور تحسین ایــن سریال فرو رفتن ماهرانه و حرفه ای شیلا خداداد در قالب یک دختر نجیب زاده هندی است.ضمن ایــن کــه بــا کوشش های مستمر و خالصانه زبان شناسی چــون ایرج نوذری ؛شیلا خداداد کاملا لهجه و گویشی هندی وار دارد می توان او را بــه عــنــوان یک دختر هندی تلقی کرد.

و امــا بازی آخر او در فیلم ازدواج بــه سبک ایرانی بــه کارگردانی حسین فتحی در کنار بازیگرانی مطرحی چــون داریوش ارجمند فاطمه گودرزی ؛دانیل هولمز؛لادن طباطبایی ؛محمد رضا شریفی نیا و حسام نواب صفوی نقش شرین را ایفا کرده است.

داستان از ایــن قرار اســت کــه یک جوان آمریکایی بــرای شرکت در توری بــرای دیدن نقاط تاریخی ایران بــه آژانسی می رود کــه شیرین خانم (شیلا خداداد)در آن کار می کــنــد و در همان نگاه اول ؛مثل قصه های شاه پریان یک دل نه صد دل عاشق شیرین خانم می شــود و دل بــه او می بازد ... امــا ماجرا بــه همین سادگی ها نـیـسـت حاج ابراهیم(داریوش ارجمند ) دختر بــه خارجی نمی دهد بــه خصوص از نوع آمریکایی اش باشد و حالا تازه کشمکش ها آغاز شده است.

کارنامه هنری و ثوابق هنری شیلا خداداد
کارهای  سینمایی خانم خداداد

1389    زنان ونوسی؛ مردان مریخی
1388     زمهریر
1388     سن پترزبورگ
1387     اخراجی ها 2
1387     پسر تهرانی
1387     پاتو زمین نذار
1387     پسر آدم؛ دختر حوا
1387     خیابان بیست و چهارم
1387     سایه وحشت
1387     یک اشتباه کوچولو
1385     سوغات فرنگ
1384     آکواریوم
1383     ازدواج بــه سبک ایرانی
1381     قلب های ناآرام
1380     عیسی می آید  ن
1379     آبی
1378     اعتراض

مجموعه های تلویزونی بــا بازی شیلا خداداد

مسافری از هند
پیامک از دیار باقی
بیمار استاندارد

 

عکس شیلا خداداد

 

عکس شیلا خداداد

 

همسر شیلا خداداد

 

همسر شیلا خداداد

همه چیز در مورد شبنم قلی خانی (بازیگر)

شبنم قلی خانی

شبنم قلی خانی

 

شبنم قلی‌خانی زادهٔ (۱۹ آبان ۱۳۵۶ در تهران؛ ۳۵ سال) بازیگر و کارگردان اهل ایران اســت کــه در تلویزیون؛ سینما و تئاتر فعالیت می‌کند.

زمینه فعالیت : تلویزیون؛ سینما؛ تئاتر
ملیت : ایران
تولد : ۱۹ آبان ۱۳۵۶
تهران؛ ایران
پیشه : بازیگر؛ کارگردان
سال‌های فعالیت : ۱۳۷۶–تاکنون

 

بیوگرافی شبنم قلی خانی

 

بیوگرافی شبنم قلی خانی

 

زندگی شخصی
شبنم قلی‌خانی در ۱۹ آبان ۱۳۵۶ در تهران زاده‌شد. او دارای دیپلم ریاضی فیزیک اســت و در دانشگاه در رشتهٔ تئاتر قبول‌شد و گرایش طراحی صحنه را برگزید. چندی پــس از آن؛ در کنکور کارشناسی ارشد در گرایش کارگردانی تئاتر مشغول بــه تحصیل شــد و هم‌اکنون فارغ‌التحصیل شده‌است. او از سال ۲۰۰۴ عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد ایران بود و بــه آموزش بازیگری و تئاتر می‌پرداخت. وی هم‌چنین بازیگری بــه کودکان را بــرای چندین سال در یک مؤسسهٔ فرهنگی تدریس می‌کرد. او استاد کارگردانی تئاتر از دانشگاه آزاد اسلامی تهران اســت و لیسانس طراحی صحنه را در سال ۲۰۰۰ از دانشگاه آزاد اسلامی تهران دریافت‌کرد.

فعالیت‌ها
بازیگری
شبنم قلی‌خانی فعالیت بازیگری را در سال ۱۹۹۷ بــا بازی در تئاتر آنتیگونه آغازنمود. قلی‌خانی بــرای اجرای آنتیگونه در تئاتر شهر تهران روی صحنه رفت و موردتوجه شهریار بحرانی قرارگرفت و شهریار بحرانی از او در فیلم سینمایی مریم مقدس استفاده‌کرد. قلی‌خانی در ایــن فیلم سینمایی نقش مریم؛ مادر عیسی مسیح را ایفاکرد. داستان ایــن فیلم مربوط بــه بارداری مریم و سوء ظن مردم نسبت بــه او است.

در سال ۱۳۸۱؛ شبنم در فیلم عطش در نقش ندا ایفای نقش کــرد و بــا بازیگرانی چــون بهرام رادان؛ فریبرز عرب‌نیا و شهرام حقیقت‌دوست هم‌بازی‌شد. وی در سال ۱۳۸۴؛ بــرای بازی در مجموعهٔ تلویزیونی اولین شب آرامش بــه کارگردانی احمد امینی جلوی دوربین رفت. او در ایــن مجموعه بــه همراهی بازیگرانی چــون پرویز پورحسینی؛ اکرم محمدی؛ یکتا ناصر؛ مهدی پاکدل و آتیلا پسیانی درخشید. شبنم در سال بعد در مجموعهٔ سال‌های برف و بنفشه بــه همراه سام درخشانی؛ لاله اسکندری؛ امیر آقایی و اسماعیل شنگله درخشید. ایــن مجموعه از کانال‌های اروپا؛ آمریکا و آسیا نــیــز پخش‌شد. وی در سال بعد بــرای بازی در مجموعهٔ تلویزیونی نردبانی بــه آسمان بــه کارگردانی محمدحسین لطیفی جلوی دوربین رفت. بخش‌هایی از ایــن مجموعه در شهر سمرقند و بخارا در افغانستان تصویربرداری‌شد.

در سال ۱۳۸۷؛ شبنم بــرای بازی در فیلم خاطره جلوی دوربین رفت و بــا بازیگرانی از جمله مهناز افشار؛ پژمان بازغی؛ لادن طباطبایی؛ پوریا پورسرخ و الیزابت امینی هم‌بازی‌شد. پنجمین خورشید یکی از مجموعه‌های تلویزیونی اســت کــه شبنم در نقش هما ایفای نقش کرد. کارگردانی ایــن مجموعه را علیرضا افخمی بر عهده داشت. داستان ایــن مجموعه دربارهٔ دو دوست بــه نام‌های محسن و همایون اســت کــه در سال ۱۳۶۴ و وضعیت ناخوش‌آیند اقتصادی زندگی می‌کنند. طی جریانی؛ محسن عتیقه‌ای پیدا می‌کند و بــا آن بــه سال ۱۳۸۸ سفرکرده و دلباختهٔ دختری بــه نام هما می‌شود. قلی‌خانی دربارهٔ ایفای نقش هما در ایــن مجموعه گفت:«می‌پندارم مهم‌ترین دلیلی کــه موجب‌شد ایــن نقش را بــا تفاوت‌های بسیار آن بــا نقش‌های پیشین خود بازی‌کنم؛ کمک‌های آقای افخمی و سخت‌گیری‌های به‌جای ایشان بود.» از بازیگران ایــن مجموعه می‌توان بــه حمید گودرزی و مریم کاویانی اشاره‌نمود. قلی‌خانی در مجموعهٔ تلویزیونی پنج کیلومتر تــا بهشت بــه همراه بازیگرانی از جمله داریوش فرهنگ؛ مهدی سلوکی؛ پردیس افکاری؛ شهرام قائدی؛ نفیسه روشن و شهنام شهابی درخشید. کارگردانی ایــن مجموعه را نــیــز علیرضا افخمی بر عهده داشت. داستان ایــن مجموعه دربارهٔ جوانی بــه نام امیرحسین اســت کــه کارمند شرکت واردات داروی همایون اســت و مدتی اســت کــه بــه دختر همایون؛ آیدا (شبنم قلی‌خانی) علاقه‌مند شده‌است.

سرزمین کهن یکی دیگر از مجموعه‌های تلویزیونی اســت کــه شبنم در آن بــه ایفای نقش پرداخته‌است. فیلم‌برداری ایــن مجموعه از سال ۱۳۸۷ بــه کارگردانی کمال تبریزی آغازگردید و مدتی اســت کــه بــه دلیل اصلاحات متنی متوقف شده‌است و پــس از بازنویسی مجدد فیلمنامه دوباره جلوی دوربین خواهدرفت. از بازیگران فاز نخست ایــن مجموعه می‌توان بــه ثریا قاسمی؛ الهام حمیدی و پژمان بازغی اشاره‌نمود. شبنم بــه همراه بازیگرانی از جمله شهاب حسینی؛ نیکی کریمی؛ محمدرضا فروتن و جعفر دهقان بــه فاز دوم ایــن مجموعه پیوست.

پنج‌شنبهٔ آخر ماه واپسین فیلمی اســت کــه شبنم قلی‌خانی در آن ایفای نقش کرده‌است. ایــن فیلم در سال ۱۳۹۰ بــه کارگردانی ماشاءالله شاه‌مرادی‌زاده ساخته‌شد. ایــن فیلم محتوای اجتماعی–مذهبی دارد و دربارهٔ چند جوان اســت کــه پارتی برگزار می‌کنند و روحانی وارد ایــن خانه می‌شود. از بازیگران ایــن فیلم سینمایی می‌توان بــه محمود پاک‌نیت در نقش روحانی اشاره‌نمود.

کارگردانی
شبنم نویسندگی و کارگردانی چندین فیلم کوتاه و مستند را بر عهده داشته‌است. در سال ۲۰۰۴؛ او نخستین فیلم کوتاه خود بــه نام واقعیت یک فروشندهٔ خیابانی را کارگردانی‌کرد. از فیلم‌های کوتاه او می‌توان بــه فیلم کوتاه زندگی اشاره‌کرد کــه او نویسندگی؛ تهیه‌کنندگی و کارگردانی آن را بر عهده داشت. داستان ایــن فیلم کوتاه ۱۰ دقیقه‌ای مربوط بــه یک زندگی و مرگ ساده است

فیلم‌شناسی
فهرست آثار بازیگری شبنم قلی‌خانی بــه شرح زیر است:

 فیلم‌شناسی
فهرست آثار بازیگری شبنم قلی‌خانی بــه شرح زیر است:
فیلم سینمایی

سال

فیلم

کارگردان

توضیحات

۱۹۹۹

مریم مقدس

شهریار بحرانی

بازی در نقش مریم مقدس

۲۰۰۰

یک الف ناقابل

محمد عرب

نقش برجسته

۲۰۰۱

جوجه اردک من

امیر فیضی

نقش برجسته

۲۰۰۱

عطش

محمدحسین فرح‌بخش


۲۰۰۱

سفرنامه‌ی خواب

روح‌الله حجازی

نقش برجسته در یکی از سه قسمت

۲۰۰۳

وعدهٔ دیدار

جمال شورجه

نقش برجستهٔ زن

۲۰۰۷

ستارهٔ سهیل

امیر قویدل

نقش برجستهٔ زن

۲۰۰۷

به خاطر خواهرم

حجت سیفی

نقش برجستهٔ زن

۲۰۰۹

خاطره

نادر طریقت

نقش برجستهٔ زن

۲۰۱۰

پریناز

بهرام بهرامیان

نقش برجسته

۲۰۱۰

بچه‌ی تهران

کامبوزیا پارتووی

نقش برجسته

۲۰۱۰

شور شیرین

جواد اردکانی

نقش برجسته

۲۰۱۱

فرزند خوانده

وحید نیکخواه آذر

نقش برجسته

۲۰۱۱

بزرگ‌مرد کوچک

صادق مرزبان

نقش برجستهٔ زن

۲۰۱۲

پنج‌شنبهٔ آخر ماه

علی شاه‌مرادی

نقش برجستهٔ زن

تلویزیون

سال

فیلم

کارگردان

توضیحات

۲۰۰۵

اولین شب آرامش

احمد امینی

نقش برجستهٔ زن

۲۰۰۶

ما چند نفر

فیاض موسوی

نقش برجستهٔ زن

۲۰۰۷–۲۰۰۶

سال‌های برف و بنفشه

سعید سلطانی

نقش برجستهٔ زن

۲۰۰۹۲۰۰۸

نردبام آسمان

محمدحسین لطیفی

نقش برجستهٔ زن

۲۰۰۹

پنجمین خورشید

علیرضا افخمی

نقش برجستهٔ زن

۲۰۱۱

پنج کیلومتر تــا بهشت

علیرضا افخمی

نقش برجسته

۲۰۱۱

سرزمین کهن

کمال تبریزی

نقش برجستهٔ زن

 آثار دیگر

سال

نام اثر

نوع اثر

کارگردان

توضیحات

۱۹۹۷

آنتیگونه

تئاتر


اجرا در تئاتر شهر؛ تهران

۲۰۰۱

آیه‌های زمینی

فیلم ویدئویی

عباس رفیعی

نقش برجسته

۲۰۰۱

آبیگینه

فیلم کوتاه

داریوش یاری

نقش برجسته

۲۰۱۰

کا

تئاتر

رحمت امینی


 کارگردانی

 آثار کارگردانی شبنم قلی‌خانی بــه شرح زیر است:

سال

نام اثر

نوع اثر

۲۰۰۵

حقیقت یک دست‌فروش

مستند

۲۰۰۶

من تنها

فیلم کوتاه

۲۰۰۷

خونه

فیلم کوتاه

۲۰۰۸

فارسی ناآشنا

مستند

۲۰۰۹

زندگی

فیلم کوتاه

۲۰۱۱

روز

فیلم کوتاه

۲۰۱۱

امروز سه‌شنبه‌ست

فیلم کوتاه

۲۰۱۲

دست

فیلم انیمیشن

جوایز
* جوایز شبنم قلی‌خانی بــه شرح زیر است:

*  تشکر و قدردانی انجمن اسلامی هنرمندان بــرای بازی در نقش مریم مقدس

* تشکر و قدردانی شبکهٔ جهانی جام جم بــه عــنــوان بازیگر زن برجسته بــرای بازی در نقش مریم مقدس

* تشکر و قدردانی مدیرعامل صدا و سیمای ایران بــرای بازی در نقش مریم مقدس

*  نامزد جایزهٔ بهترین بازیگر زن از تماشاگران شبکهٔ جام جم در ژانویه ۲۰۰۴

* جایزهٔ بهترین بازیگر زن از پلت‌فرم طلایی (جشنواره‌ای در روسیه) در سال ۲۰۰۵

* قدردانی هیئت داوران جشنوارهٔ فیلم دانشجویان ایرانی بــرای ساخت فیلم کوتاه تنهایی من در آوریل ۲۰۰۶

* گواهینامهٔ موفقیت و دستاورد از نخستین جشنوارهٔ فیلم بهینه‌سازی مصرف گاز ایرانی در نوامبر ۲۰۱۰

گواهینامهٔ موفقیت و دستاورد از دومین جشنوارهٔ فیلم ایرانی کانادا در سپتامبر ۲۰۱۰

*  تشکر و قدردانی هیئت مدیرهٔ کارگردانان صدا و سیما بــرای بازی در مجموعهٔ تلویزیونی نردبام آسمان

*  تشکر و قدردانی سومین هیئت مدیرهٔ کارگردانان صدا و سیما بــرای بازی در مجموعهٔ تلویزیونی پنج کیلومتر تــا بهشت

 

عکس شبنم قلی خانی

 

عکس شبنم قلی خانی

همسر شبنم قلی خانی

 

 

همسر شبنم قلی خانی

عکس های پریناز ایزدیار + بیوگرافی

پریناز ایزدیار

پریناز ایزدیار

 

پریناز ایزدیار متولد ۸ شهریور ۱۳۶۴ اســت .و مدرک کارشناسی گرافیک دارد. شش سالی از حضورش در عرصه بازیگری می‌گذرد امــا ۵ کیلومتر تــا بهشت؛ اولین سریال او محسوب می‌شد؛ کــه بــا نقشی متفاوت؛ بــه خانه‌های مردم آمد و شاید همین نقش بــه اصطلاح «روح» باعث شــد چهره و توانایی‌هایش نسبت بــه قبل بــرای ایرانیان شناخته‌تر و ملموس‌تر شود.

 

مصاحبه بــا پریناز ایزدیار

 

پریناز ایزدیار : راستش من هم بــه مسائلی مانند ازدواج کردن و بچه‌دار شدن فکر می‌کنم امــا تصمیم خاصی ندارم کــه بگویم مثلا چند سال دیگر ازدواج می‌کنم
به بهانه بازی پریناز ایزدیار در سریال “شهرزاد”

وقتی بــا پریناز ایزدیار صحبت ‌کردیم خودمان هم باورمان نمی‌شد کــه او یک‌دهه را در ایــن حرفه پشت سر گذاشته است؛ یک‌دهه پرافت و خیز کــه حالا نتیجه‌اش شده نقش فوق‌العاده‌ای همچون «شیرین» در کاری آبرومندانه بــه نام «شهرزاد» از کارگردانی شناسنامه‌دار چــون حسن فتحی و در کنار چهره‌هایی کــه هــر یک خود ستاره‌اند. ایزدیار ایــن روزها دور تازه‌ای از کار را شروع کرده و دور نـیـسـت زمانی‌که نقطه عطف بازیگری‌اش را بر پرده سینماها ببینیم. او از همان معدود استعدادهایی اســت کــه در کارهایش نشان داده چــه چیزهایی در چنته دارد.

پرکاری مزیت نیست

تقریبا یک‌دهه اســت کــه در عرصه بازیگری فعالیت می‌کنم. سعی کرده‌ام در ایــن سال‌ها آهسته و پیوسته جلو بروم. اگــر بعد از آنکه کارهایی مانند «پنج کیلومتر تــا بهشت» یــا «زمانه» بــا استقبال روبه‌رو شدند ـ کــه بــه دنبال آنها پیشنهادات کاری‌ام افزایش پیدا کــردنــد ـ  هــر کاری را  می‌خواستم قبول کنم بــه نوعی سوءاستفاده از موقعیتی بود کــه برایم ایجاد شده بود؛ ضمن آنکه اصلا دلم نمی‌خواست بــه اعتبارم کــه در ایــن سال‌ها بــه سختی بــه دست آورده ام ؛ آسیب بزنم. بــه نظرم پرکاری؛ مزیت نیست. ترجیحم ایــن اســت کارهایی را بازی کنم کــه دوست دارم و بــرای آنها سرم را بــا افتخار بالا نگه دارم.
مشغله‌های هنرمند بیکار

شاید یک معنای بیکاری در عرصه ما ایــن باشد کــه آدم جلوی دوربین نرود امــا بــه نظر من حــتـی اگــر این‌طور باشد بازیگر می‌تواند خودش را بــه شکل درستی بــا هنر مشغول نگه دارد. شخصا بــا تماشای فیلم و مطالعه سعی می‌کنم در چنین مواقعی از نظر دانش پربار شوم. گزیده کار کردن و لذت بردن از کارهایی کــه واقعا دوست‌شان دارم؛ بسیار بهتر از پذیرفتن نقشی اســت کــه دوست ندارم و آن حال خوب را در من ایجاد نمی‌کند.

عقبگرد ممنوع. ... . !

از تلویزیون فاصله نگرفته‌ام. سه کار در تلویزیون داشتم کــه آثار موفق و موجهی بودند. به‌ویژه بعد از سریال «زمانه» و کار آقای حسن فتحی بــه نوعی سطح توقع خودم هم از کار بالا رفت؛ بــرای همین دلم نمی‌خواهد هــر سریالی را بازی کنم. وقتی می‌دیدم ایشان سر کار بــا چــه دقت و وسواسی بــرای هــر پلان انرژی می‌گذارند؛ کار برای‌شان مهم بود و بــه اصطلاح عامیانه بــه کار آب نمی‌بستند؛ دلم می‌خواست بــا کارگردانی کار کنم کــه همین ویژگی‌های را داشته باشد. اگــر پیشنهادی باشد کــه هم کار مناسب و خوبی باشد و هم کارگردانش سطح درک کاری‌‌اش خوب باشد؛ حتما می‌پذیرم. دوست ندارم از سطح کارهایی کــه داشتم عقبگرد کنم.

استادی به‌ نام حسن فتحی

واقعا این‌طور نبوده کــه فــقــط بــه اسم‌ها توجه کنم و بــه واسطه اسم کارگردان و تهیه‌کننده در فیلمی حاضر شوم؛ البته وقتی صحبت از شخصی مانند حسن فتحی اســت شما بــا اعتماد کامل جلو می‌روید. من هیچ دوره آکادمیکی در بازیگری ندیده‌ام و بــه تجربه سر صحنه کارها یاد گرفته‌ام و بــه جرات می‌گویم بزرگ‌ترین استادم تــا ایــن تاریخ ایشان بودند؛ چــه سر سریال «زمانه» کــه ۱۱ ماه طول کشید و چــه در کار «شهرزاد» کــه هشت ماه مشغول کار بودم و مدتی طولانی بود؛  نکته‌های بسیاری از ایشان یاد گرفتم.

وجود چنین شخصی وسواس‌ کاری شما را بالا می‌برد؛ حــتـی بعد از مجموعه «زمانه» از من خواستند در هــر کاری بازی نکنم. من هم بــه ایشان و هم بــه خودم قول دادم بــرای کارم ارزش قائل شوم و در کارهای مطرحی کــه اسم دارند؛ کار کنم. گاهی بــا کارگردان‌های کار اولی کار می‌کنید کــه از آنها هم چیزهای بسیاری می‌آموزید؛ مثل سام قریبیان کــه کار کردن بــا گروه او واقعا لذت‌بخش بود. بــرای خود من اول قصه و نقش اولویت دارد و بعد کارگردان.

دنبال نقش نمی‌روم

فکر می‌کنم اواخر سریال «زمانه» بود کــه آقای فتحی اعلام کــردنــد قصد دارند مجموعه‌ای را بــرای شبکه خانگی بسازند و این‌طور نبود کــه آن زمان بــه من بگویند مرا بــرای نقش «شیرین» در نظر دارند؛ ضمن آنکه آن زمان هنوز فیلمنامه هم حاضر نبود. من هم از آن آدم‌هایی نیستم کــه بروم و بگویم نقشی بــه من بدهید کــه البته بعضی‌ها می‌گویند و خیلی هم کار بدی نـیـسـت اگــر کسی ایــن کار را بکند! سال گذشته مشغول بازی در تئاتری بودم کــه از دفتر آقای عفیفه بــا من تماس گرفتند کــه بــرای کار «شهرزاد» بروم و اتفاقا جزو نخستین بازیگرهایی بودم کــه بــه کار وارد شدم

شیرین بــرای شهرزاد

از بازی در «شهرزاد» بسیار لذت بردم. جدای از هــمــه مسائل مانند کارگردان؛ تیم بازیگران؛ عوامل؛ قصه و. ... . کاراکتر شیرین از آن نقش‌هایی بود کــه همیشه دوست داشتم بازی کنم. کار کردن بــا ایــن عوامل از خود آقای فتحی تــا استاد نصیریان؛ شهاب حسینی؛ ترانه علیدوستی و. ... . خیلی خوب بود و من احساس کردم چقدر چیزهای خوب از آنها یاد گرفته‌ام.

شرط اول؛ اعتماد بــه نفس

به نظرم شرط اول بازیگر شدن اعتماد بــه نفس اســت کــه در گویش عامیانه شاید بتوان بــه آن پررویی هم گــفــت و ایــن بــرای هــر بازیگری لازم است. وقتی دچار ترس و اضطراب باشی تمرکزت را از دست می‌دهی و چیزی از کاری کــه انــجـام می‌دهی متوجه نمی‌شوی؛ بــه همین خاطر پلان‌ها را از دست می‌دهی.

شاید شروع کاری پر از بازیگران تراز اول مانند «شهرزاد» بــا کمی هیجان همراه باشد امــا ترس و اضطراب نبود. در ایــن کار به‌خصوص هــمــه عوامل همراه بودند و من احساس راحتی داشتم؛ مثلا ترانه علیدوستی در فیلم «من ترانه ۱۵ سال دارم» بــرای من قبل از آنکه بــه بازیگری وارد شوم؛ بهترین بازیگر سن خودش بود و هنوز هم در هم‌نسل‌های خود بهترین اســت امــا اصلا نگاه از بالا بــه پایین ندارد. استاد نصیریان هم کــه بی‌نظیر هستند و من از انرژی خوبی کــه می‌دادند؛ بسیار احساس خوبی داشتم؛ همین‌طور سایر هنرمندانی کــه در کار حضور داشتند.

نقشی کاملا دور از خودم

نقش شیرین حــتـی زمانی کــه فیلمنامه را می‌خواندم برایم جذاب بود. درواقع هــمــه کاراکترهای«شهرزاد» فوق‌العاده هستند و بــرای کسی کــه بخواهد آن را بازی کند؛ پتانسیل بالایی در جذب کردن داشت. امــا من واقعا شیفته شیرین شدم و اگــر قرار بود بــه سلیقه خودم نقشی از کار را انتخاب کنم بی‌شک سراغ شیرین می‌رفتم چــون خیلی دور از خودم بود و می‌خواستم ببینم چگونه از پــس آن برمی‌آیم. سخت بودن نقش را دوست داشتم و البته بــه جز تلاش خودم؛ راهنمایی‌های آقای فتحی هم جای خودش را داشت.

عشق دوران کودکی

بازیگری از همان اول هم برایم مهم بود. همیشه از کودکی هم بازیگری را به‌شدت دوست داشتم. درست اســت کــه مثل هرکس دیگری شهرت را دوست داشته و دارم امــا برایم اصل نبود؛ ضمن اینکه حالا برایم تــا حدودی عادی شده؛ یعنی بــرای هــمــه آنها کــه بازی می‌کنند بعد از مدتی عادی می‌شود و چــه بسا بعضی‌ها بخواهند ایــن مقوله کمتر شــود تــا دوباره خلوت خودشان را داشته باشند.

خانواده تحصیلکرده من

من دوست داشتم در دانشگاه رشته بازیگری بخوانم و رشته بازیگری تئاتر هم امتحان دادم امــا خانواده‌ام مخالف بودند. هم برادر و هم خواهرم دکتر هستند و پدرم نــیــز وکیل هستند. بــرای همین خانواده‌ام دوست داشتند یــا پزشک شوم یــا وکیل. امــا بعد کــه اصرار مرا دیدند برایم شرط گذاشتند کــه حتما یک رشته درست و حسابی و بــه قول خودشان سنگین و رنگین هنر را بخوانم و من هم گرافیک خواندم.

حس نگرانی و استرس

آن اوایل کــه بازیگری را شروع کردم شاید حرفه‌ای نبود امــا باز هم جدی و مهم بود؛ حــتـی جاهایی ناامید شدم چــون هم کار سختی اســت و هم اینکه بــه هــر حال وقتی تازه‌وارد هستید آنقدر کاری بــرای شما وجود ندارد. شاید تنها تعداد اندکی بازیگر بودند کــه از همان اول؛ کارشان را بــا قدرت و کارهای خاص شروع کردند. بــرای همین همیشه یک حس نگرانی و استرس بــا من بود؛ حــتـی در دوره‌ای حدود یک سال و نیم کار نکردم تــا اینکه تله‌فیلمی را بــا علیرضا امینی کار کردم و بعد از آن اوضاع بهتر شد. راستش چــون بــا وجود هــمــه مخالفت‌ها و زحمت بسیار آمده بودم دلم می‌خواست بــه خودم ثابت کنم کــه می‌توانم. آدم سرسختی هستم و اگــر چیزی را بخواهم می‌جنگم و آن را بــه دست می‌آورم.

از روانشناسی تــا فلسفه

وقتی درگیر کار بازیگری باشم یــا درگیر کارهای زندگی و شخصی‌ام نباشم؛ حتما یــا مطالعه می‌کنم یــا فیلم می‌بینم. اینها اولویت‌های من در فراغت هستند؛ البته زمانی نقاشی هم بود کــه مدتی اســت فرصت نکرده‌ام سمت آن بروم ولــی حتما آن را هم دنبال می‌کنم. کتاب‌های رمان و روانشناسی به‌خصوص در زمینه‌های خودشناسی و فلسفه ‌یونگ را زیاد می‌خوانم؛ یک‌جورهایی سلیقه‌ام اســت کــه هم در زندگی شخصی زیاد بــه من کمک کرده و هم در انتخاب‌ها و بازی کردن نقش‌ها برایم مفید بوده است.

برنامه‌های موسیقایی

خیلی دوست داشتم کــه موسیقی کار کنم و نواختن ساز را یاد بگیرم امــا شاید در ایــن زمینه بی‌استعداد بودم یــا بــه آن شکل جدی و حرفه‌ای دنبالش نرفتم. بــه هــر حال در برنامه‌ام هست کــه حتما یادگیری ساز را شروع کنم. درباره سبک‌های مورد علاقه‌ام در موسیقی بــایــد بگویم مقید بــه هیچ سبک خاصی نیستم. هــر آهنگی کــه خوب باشد را می‌شنوم؛ خواه سنتی باشد یــا پاپ یــا راک یــا هیپ‌هاپ. از موسیقی به‌شدت لذت می‌برم. یک‌جورهایی خیلی اوقات هدفون در گوشم اســت یــا در خانه کــه هستم حتما دوست دارم روزم را بــا شنیدن موسیقی شروع کنم یــا دست کم؛ تلویزیون روشن باشد و صدایی در نزدیکی باشد کــه بشنوم.

راه‌های رسیدن بــه آرامش

سعی می‌کنم هنگام کار حتما ذهنم را خالی و آماده کار نگه‌دارم چــون بــه تمرکز احتیاج دارم. بــرای تمرکز هم مراقبه نمی‌کنم. برنامه من بــرای آرامش خیلی ساده است؛ البته اینها از چند سال پیش برایم مهم شده وگرنه قبلا این‌طوری نبودم. نخستین کارم ایــن اســت کــه گوشی را سایلنت می‌کنم و بــرای مدتی کــه مشغول کارم بــه گوشی‌ام نزدیک نمی‌شوم؛ ایــن خیلی مهم است. بعد هم اینکه سعی می‌کنم بــه چیزی فکر نکنم؛ البته اوایل خیلی سخت بود کــه شما بــه چیزی فکر نکنید امــا بــا تمرین می‌شود بــه ایــن مرحله رسید. تمام تمرکزم را روی کار می‌گذارم.

دوستان محدود پریناز

حتی قبل از آنکه بازیگر شوم هم خیلی آدم اجتماعی بــه آن شکل کــه خیلی معاشرتی باشم؛ نبودم و الان هم نیستم. دوستان من همیشه محدود بودند چــون ترجیح می‌دهم بــا کسی دوستی و معاشرت داشته باشم کــه حرفی بــرای گفتن بــا او داشته باشم و بتوانم راحت بــا او حرف بزنم. امــا وقتی سر پروژه کار می‌روم بــا هــمــه بــه اصطلاح می‌جوشم و از راننده سرویس تــا خدمات و. ... . از دوستان من هستند. زیاد اهل ‌مهمانی و بیرون رفتن نیستم. خانه ماندن را ترجیح می‌دهم.

رفیق‌باز نبوده و نیستم!

نسبت بــه هیچ آدمی گارد ندارم و اینکه می‌گویم بــه آن شکل معاشرتی بودن در رفتارم نـیـسـت شاید بخشی بــه علت سن باشد. بــه نظرم تــا ۱۸ سالگی یــا نهایتا ۲۲ سالگی آدم‌ها زیاد معاشرت می‌کنند و زیاد بیرون می‌روند و. ... . و بعد کم‌کم آرام می‌شوند؛ البته ایــن را هم بگویم کــه اصلا آدم رفیق‌بازی نیستم؛ همیشه همین بوده‌ام. دوستانم مرا می‌شناسند؛ همان آدم قبل هستم و اتفاقا آدم‌هایی کــه بــا من بوده‌اند نــیــز همان‌ها هستند.

این‌طور نبوده کــه دوستی کــه حالی از من نمی‌پرسیده؛ حالا سر و کله‌اش پیدا شده باشد. یک‌جورهایی دوستانم مدل مرا می‌شناسند. دوستی‌های من مثل سابق بــا همان دوستان همیشگی‌ام پابرجاست. بــرای من پذیرش آدم‌های جدید کمی سخت است. آدم تنهایی نیستم امــا تنهایی را به‌شدت دوست دارم.

اخباری بــرای حال‌گیری!

چیزهای زیادی هست کــه می‌تواند حال مرا بگیرد. در درجه اول شنیدن اخبار بد بــه هــر شکل کــه باشد؛ از خبر فوت کسی تــا بیماری یــا ناراحتی افرادی کــه می‌شناسم. اگــر بخواهم از نقطه نظر رفتارهای اجتماعی بگویم راستش هــر چیزی کــه مربوط بــه بی‌معرفتی آدم‌هاست؛ ناراحتم می‌کند؛ اینکه کسی بخواهد کسی را پایین بکشد و خودش را بالا ببرد؛ اینکه غیبت کسی را می‌کنند و هــر چیزی کــه دور از انسانیت باشد. شاید بــه همین خاطر هم زیاد در جمع‌ها حاضر نمی‌شوم کــه حداقل چیزی رخ ندهد کــه حالم را بد کند.

آنچه در اطراف ماست

راستش خیلی دنبال ایــن نیستم کــه اخبار را بــا جزییات پیگیری کنم و شاید حــتـی خیلی از اخبار را نشنیده‌ام یــا آدم‌هایی را نمی‌شناسم؛ مثلا گاهی پدر و مادرم می‌گویند فلان آدم ایــن حرف را زده و بــا آنکه او شخص مطرحی اســت امــا من او را نمی‌شناسم؛ کــه ایــن خوب نـیـسـت و بــایــد شناخت و در جریان بودن خودم را افزایش دهم چــون واقعا مهم اســت آدم بداند اطرافش چــه می‌گذرد.

زود اعتماد می‌کنم!

من از آن آدم‌هایی هستم کــه خیلی زود اعتماد می‌کنم و از ایــن بابت خیلی‌ها مرا سرزنش هم می‌کنند؛ حــتـی وقتی یک متکدی را در خیابان می‌بینم بــا وجود آنکه می‌گویند گداپروری خوب نـیـسـت و. ... . من سعی می‌کنم بــه او کمک کنم.

وقت آزاد بــرای ورزش

خیلی وقت اســت کــه سمت ورزش نرفتم؛ یعنی هشت ماهی کــه بــرای کار «شهرزاد» سر فیلمبرداری بودم؛ فرصت نداشتم بــه ورزش بپردازم یــا آنقدر خسته بودم کــه نشد یــا اگــر فرصتی بود بــه کارهای خیلی واجبم می‌رسیدم. بــه هــر حال ورزش زمان می‌خواهد و دست‌کم حــتـی اگــر حرفه‌ای هم کــه ورزش نکنید بــه دو ساعت وقت آزاد نیاز دارید.

تجربه از اتفاقات بد

از آن افرادی نیستم کــه اگــر چیزی ناراحتم کــنــد بروم سمت خرید یــا پاساژگردی یا. ... . ... اصلا خودم را بــا عوامل بیرونی سرگرم نمی‌کنم چــون بــه نظرم ایــن کارها فــقــط یک سرپوش گذاشتن است؛ در حالی کــه زخم اصلی سرجایش اســت و شما فــقــط می‌توانید رویش مرهم بگذارید. اتفاقا معتقدم بــایــد بــه اتفاقات بد فکر کرد؛ آنها را پذیرفت و تجربه آموخت.

صحبت‌های متعدد خواهرانه

خواهرم همسایه دیوار بــه دیوارم اســت کــه بــا او چــه رودررو و چــه تلفنی زیاد صحبت می‌کنم. خواهرم ۱۰ سال و برادرم ۹ سال از من بزرگ‌تر هستند و پدر و مادرم هــر دو در شهر زادگاهم یعنی بابل زندگی می کنند؛ مدتی اینجا بودند امــا رفتند آنجا.

گیاهخواری صحیح و درست

مدتی اســت کــه گیاهخواری را شروع کرده‌ام؛ البته بیشتر از آنکه بگویم یک رژیم سلامت بــا کاهش وزن و این‌طور چیزهاست؛ یک علت مهم و اصلی دارد؛ اینکه دلم بــرای حیوانات می‌سوزد! حالا نمی‌دانم چقدر می‌توانم بــه ایــن رژیم غذایی وفادار بمانم. خیلی‌ها بــا من مخالفت کــردنــد و گـفـتـنـد بــایــد حتما گوشت و مرغ و. ... . بخورم امــا بــه نظرم بــه شکل اصولی و بــا یک تغذیه درست؛ می‌توانی پروتئین؛ آهن و چیزهایی کــه نیاز داری را از غذاهای مناسب گیاهی دریافت و کمبودها را جبران کنی.

زیبایی فــقــط ۱۰درصد!

شادابی برایم از زیبایی مهم‌تر است؛ البته یک زمانی زیبایی برایم مهم بود امــا الان نـیـسـت و شاید تنها ۱۰درصد آن اهمیت سابق را برایم داشته باشد. بــه نظرم تمیزی؛ مرتب و آراسته بودن مهم اســت و ایــن هم بــرای هــر آدمی در هــر طبقه و بــا هــر شرایط مالی امکان‌پذیر اســت کــه می‌تواند در حد خودش آراسته و تمیز باشد. رسیدگی بــه پوست هم برایم صرفا بــه جهت زیبایی نـیـسـت بـلـکـه جزء واجبات اســت چــون بــه خاطر کم‌خوابی؛ بدخوابی؛ آلودگی محیط و گریم‌های سنگین بــایــد پوستم را مورد توجه قرار دهم. زمانی زیبایی واقعا دغدغه‌ام بود امــا حالا آن حس را ندارم.

استقبال از شبکه‌های مجازی

با شبکه‌های اجتماعی خیلی موافق هستم چــون می‌توانم بدون واسطه بــا مردم حرف بزنم؛ از آنها بشنونم و انرژی بگیرم. گرچه متاسفانه بعضی‌ها در ایــن شبکه‌ها و هنگامی کــه آنها را می‌بینید؛ خود واقعی‌شان نیستند! ولــی من فضای مجازی را دوست دارم. هرچند در فیسبوک نیستم امــا صفحه اینستاگرام من کاملا فعال است؛ کامنت‌ها را می‌خوانم و از لطف مردم؛ انرژی خوبی می‌گیریم.

دوری از شلوغی و ازدحام

من واقعا دلم نمی‌خواهد در جاهای شلوغ باشم و شاید ایــن موضوع علت روانشناسی داشته باشد. بــرای خرید هم کــه می‌روم؛ تکلیفم مشخص اســت و مغازه‌گردی نمی‌کنم. اهل ایــن نیستم کــه در پاساژها بچرخم چــون شلوغی و ازدحام؛ حالم را بد می‌کند امــا اگــر قرار باشد جایی بــرای مردم و بــه خاطر آنها بروم ـ مثلا در مراسمی یــا در اکران فیلمی باشم ـ  قطعا از حضور بین مردم لذت می‌برم.

علاقه شدید بــه بابل

سفرهای خارجی زیادی نرفته‌ام؛ شاید تنبلی کرده باشم؛ شاید هم فرصت نشده اســت امــا سفرهای داخلی را خیلی دوست دارم؛ مثلا همین بابل را به‌شدت دوست دارم و یک‌جورهایی بــه آنجا تعصب دارم. محیط ایــن شهر را خیلی دوست دارم و زادگاهم است.

افتخاری بــرای مادرم

خانواده‌ام؛ به‌خصوص مادرم وقتی می‌بینند بــا چــه زحمت و تلاشی بــه اینجا رسیده‌ام؛ بــه من افتخار می‌کنند و همیشه در ایــن سال‌ها کــه حرفه‌ای بــه کار بازیگری پرداخته‌ام؛ تشویقم کرده‌اند. امــا آن‌طور نـیـسـت کــه بخواهند پُز مرا بدهند یــا جایی از اسم من استفاده کنند؛ ضمن اینکه هنوز خیلی‌ها مرا نمی‌شناسند!

ازدواج درست سرموقع

راستش من هم بــه مسائلی مانند ازدواج کردن و بچه‌دار شدن فکر می‌کنم امــا تصمیم خاصی ندارم کــه بگویم مثلا چند سال دیگر ازدواج می‌کنم و… ... ایــن چیزها بــایــد در زمان مناسب خودش پیش بیاید و قابل برنامه‌ریزی نیست. دلم می‌خواهد ترقی کنم و کارهای بهتر و بیشتری بازی کنم. اصلا یک‌جورهایی بــه زندگی بدون بازیگری نمی‌توانم فکر کنم. اهل حساب و کتاب هم نیستم کــه بگویم یک بیزنس بــرای خودم راه می‌اندازم چراکه اصلا آدم اهل بیزنسی نیستم! ولــی ایــن را مطمئنم کــه از حالا بــه بعد اتفاق‌های خوبی برایم می‌افتد.

وظیفه اجرای درست نقش

به نظرم کارگردان باهوش بــا شناختی کــه از توانایی شما دارد؛ نقشی را بــه شما پیشنهاد می‌دهد و اگــر بداند از عهده آن برنمی‌آیید ایــن خطر را نمی‌کند. حتما آقای فتحی هم در کار من چیزی دیدند یــا هنگام سریال «زمانه» متوجه ویژگی‌هایی در بازی من شدند کــه شیرین را بــه من پیشنهاد کردند؛ ضمن اینکه بــه نظرم یک بازیگر بــایــد بتواند هــر نقشی را دربیاورد و قرار نـیـسـت فــقــط نقش‌هایی را بازی کــنــد کــه راحت است. وقتی بــرای پذیرش نقش صحبت کردید و بــه شما اعتماد شد؛ وظیفه دارید آن را درست اجرا کنید.

حتی اگــر دیده نشود. ... .

درست اســت کــه تحصیلات آکادمیک بازیگری ندارم امــا بــه نظرم مدرک شرط اول خوب بازی کردن نیست. خیلی مهم اســت شما بــا اعتماد بــه نفس سر صحنه بروید؛ تمرین داشته باشید و تمرکزتان روی نقش و کار باشد تــا چیزی شما را از فضای کاری کــه انــجـام می‌دهید؛ دور نکند. من در ایــن ۱۰ سال در کارهای مختلفی از جمله تله‌فیلم‌های متعددی بــا آدم‌های درست کار کردم. بــا آقای موتمن؛ آقای آب‌پرور؛ آقای قنبری و. ... . در ژانرهای مختلفی بازی کردم و چیزهای زیادی از هــمــه آنها یاد گرفتم.

خب؛ چــه چیزی بهتر از این؟ من اگــر در کاری ۹۰ دقیقه‌ای هم بازی کردم کــه حــتـی معلوم نبود کی پخش می‌شود و کسی آن را می بیند یــا نمی بیند امــا باز هم بیشترین تلاشم را کردم. برایم قبل از هــر چیزی مهم ایــن بود کــه کارم را درست انــجـام دهم و بــه خودم می‌گفتم پریناز تو بــایــد بهترین کارت را انــجـام دهی حــتـی اگــر دیده نشود.

 

بیوگرافی پریناز ایزدیار

 

بیوگرافی پریناز ایزدیار

 

دوران کودکی پریناز ایزدیار از زبان خودش

در دوران کودکی بــه شدت شیطان بودم. اغلب اوقات خرابکاری می‌کردم و روی در و دیوار نقاشی می‌کشیدم و اصولا کوچه را بــرای بازی انتخاب می‌کردم تــا بــه خانه آوردن من؛ امری مشکل بــرای خانواده محسوب شود. چــون تمام مدت؛ در حال حرکت بودم و بــه همراه برادرم فوتبال بازی می‌کردم. بــه یاد دارم؛ در آن زمان؛ مادرم اجازه نمی‌داد کــه ظهرها بیرون بروم و بــا بچه‌ها بازی کنم و من را مجبور می‌کرد کــه بخوابم؛ امــا متاسفانه هــر چــه سعی می‌کردم؛ خوابم نمی‌برد؛ بــه همین دلیل بــرای آن‌که؛ آن ساعات طی شود؛ آن قدر از زیر در بــا دوستانم صحبت می‌کردم؛ تــا یکی از اعضای خانواده بیدار شــود و بــه من مجوز بیرون رفتن را بدهد!!
مخالفت خانواده

خانوادهٔ او موافق تحصیل او در رشتهٔ بازیگری نبودند بــه خاطر همین در دبیرستان مجبور شــد کــه رشتهٔ تجربی را انتخاب کــنــد ولــی ســپــس در دوران پیش دانشگاهی بــه رشتهٔ هنر تغییر رشته داد. پدر ایشان یکی از مخالف‌های سر سخت رشتهٔ وی بود. پدرش مایل بود کــه او رشتهٔ وکالت بخواند ولــی برعکس مادرش خیلی مایل بود کــه او رشتهٔ بازیگری را ادامه دهد.

زندگی هنری پریناز ایزدیار

وی دارای تحصیلات لیسانس گرافیک می باشد. در سال ۱۳۸۵ بــرای بازی در فیلم سینمایی یک شهر یک مرد ‌تست بازیگری داد و قبول شد. ایزدیار در تله فیلمهای زیادی بازی کــرد و بــا کارگردان‌هایی همچون فرزاد موتمن؛ مسعود آب‌پرور؛ فریدون فرهودی و شاهد احمدلوکار کــرد و در یک فیلم سینمایی بــه نام داشتن یــا نداشتن بازی کرد. پنج کیلومتر تــا بهشت؛ اولین سریال او بود کــه در ماه رمضان پخش شد.وی در ایــن سریال موفقیت زیادی کسب کرد.او همچنین در فیلم ورود آقایان ممنوع در چند سکانس بازی کــرد ولــی نسبت بــه بازی در سریال پنج کیلومتر تــا بهشت موفقیت چشمگیری کسب نکرد.

 

عکس پریناز ایزدیار

 

عکس پریناز ایزدیار

زندگی نامه مصطفی زمانی + عکس

مصطفی زمانی

مصطفی زمانی

 

نام:مصطفی

نام خانوادگی:زمانی

تاریخ تولد:1361/3/30

محل تولد:فریدونکنار

تحصیلات :کارشناس مدیریت صنعتی

مصطفی زمانی 30 خرداد سال 1361در فریدونکنار متولد شد. او بــا بازی در سریال یوسف پیامبر بــه تلویزیون ایران معرفی شــد و بــه شهرت رسید.

یوسف پیامبر؛ نام یک مجموعه تلویزیونی پیرامون زندگی یوسف بــه کارگردانی فرج الله سلحشور است. ایــن سریال بــه داستان پر فراز و نشیب زندگی یوسف می پردازد. مصطفی زمانی در ایــن سریال نقش حضرت یوسف را بازی کرد.

 

بیوگرافی مصطفی زمانی

بیوگرافی مصطفی زمانی

 

از بچگی عاشق بازیگری بوده وقتی وارد دانشگاه شــد بــه بازیگری در تاتر پرداخت معتقد اســت فضای رشد پیشرفت بــرای جوانان و نوجوانان علاقه مند در شهرستانها کم و محدود اســت میان بازیگران مرد محمدرضا فروتن را خیلی دوست دارد بــه نظر او هدیه تهرانی هنرپیشه تاثیرگذاری اســت بازی فروتن و تهرانی را در قرمز خیلی دوست دارد.

از طریق دوستش متوجه شــد بــرای سریال یوسف دنبال بازیگر هستند ابتدا هیچ شانی بــرای خود قائل نبوده روز اول تست هول شده و دیالوگهایش را فراموش کرده پیش از تست دوم کتاب یوسف در آینه تاریخ را خواند بعد از تست دوم قراردادی 6 ماهه امضا کرد. بــرای ایفای بهتر نقش بــه کلاسهای بازیگری سوارکاری و بدنسازی رفت بــه خاطر فشارهای حاکم بر فضای کار 2 بار انصراف داده ... بازیگر نقش نوجوانی یوسف پسرعمه زمانی اســت .کتایون ریاحی را بهترین انتخاب بــرای نقش زلیخا میداند .

در باشگاه بدنسازی بــا محمدرضا فروتن آشنا شــد .آرزوی بازی بــا مرحوم خسرو شکیبایی را داشت .بسیار احساساتی اســت ... بازیگری را دوست دارد .امیدوار اســت بازی در نقش یوسف ویترین خوبی بــرای او باشد اجازه بازی در کلاه پهلوی را نداشت .هنوز ازدواج نکرده و مجرد اســت .طبق قرارداد تــا پایان سریال حق بازی در هیچ فیلمی را ندارد معتقد اســت محمدرضا گلزار حقش بوده کــه دارای چنین جایگاهی در سینما شده ... پارسا پیروزفر را هنرپیشه ای باسواد میداند ... از نظر او حامد بهداد دوست داشتنی و عجیب اســت ... علی دایی را سمبل اراده میداند .

او پــس بازی در سریال یوسف پیامبر در سال 1387 در سریال در چشم باد دیده شد.

در چشم باد مجموعه تلویزیونی تاریخی حماسی اســت کــه فیلمبرداری آن از مهرماه سال 1382 در لوکیشنی واقع در شمال کشور آغاز شد؛ بــه مدت 5 سال بــه طول انجامید و در نهایت در اواخر سال 1387 بــه پایان رسید.

فیلم سینمایی آل اولین تجربه سینمایی مصطفی زمانی بود. آل فیلمی بــه کارگردانی بهرام بهرامیان و ساخت سال 1388 است

خلاصه:مهندس جوانی از طرف هیأت مدیره شرکت محل کارش؛ همراه زن باردار خود عازم یک مأموریت کاری در ایروان می شود. بــه تدریج روزهای آفتابی ایــن زوج؛ جای خود را بــه روزهای تیره می دهد. حوادثی در راه است.

سال 1389 یکی از پر کارترین سالهای کاری ایــن بازیگر جوان بود کــه در 5 فیلم قصه پریا ؛ پریناز ؛ اینجا تاریک نـیـسـت ؛ سوت پایان و یک عاشقانه ساده بــه ایفای نقش پرداخت.

فیلم شناسی
سینمایی
1392 جامه دران
1392 خط ویژه
1391 قصه عشق پدرم
1391 آینه شمعدون
1390 برلین
1390 جیب بر خیابان جنوبی
1390 من همسرش هستم
1390 قصه عشق پدرم
1390 ملکه
1389 یک عاشقانه ساده
1389 سوت پایان
1389 پریناز
1389 اینجا تاریک نیست
1389 قصه پریا
1388 کیفر
1388 بدرود بغداد
1388 آل
1387 در چشم باد
1386 یوسف پیامبر

سریال ها
1389:در چشم باد
1386:یوسف پیامبر

پیشنهاد بزرگی از شبکه نمایش خانگی رو رد کــرد او بازی در قلب یخی را نپذیرفت تــا همچنان چهره ای کــه مردم از یوزاسیف بــه یاد داشتن ماندگار شــود او در نهایت بــا سریال شبکه خانگی شهرزاد درسال ۹۴ برگشت

نقشی کــه دوباره بازی زیبای او را سر زبان ها انداخت

ماجرای عشق و عاشقی

همه ما مــی‌ خواهیم وقتی کسی را دوست داریم راحت ایــن را بــه او بگوییم امــا شاید مــی‌ ترسیم کــه بــا گفتن آن؛ قضیه خراب شود. هــمــه آدم‌ ها دوست دارند عاشق شــونــد و حــتـی گاهی دل‌ شان تنگ عاشقی مــی‌ شود؛ امــا عاشق شدن بــه نوعی رسوایی نیاز دارد کــه شاید شجاعت پذیرفتن آن را نداشته باشیم
من هم در اوج جوانی عاشق بوده‌ ام و نمی‌ توان گــفــت نیاز بــه عشق نداشته‌ ام امــا رابطه‌ ای عاشقانه شبیه آنچه بــرای فرهاد در شهرزاد اتفاق می‌افتد را نداشته‌ ام

شفا دادن !

عده ای ابراز علاقه عجیب و غریبی بعد از بازی در سریال یوسف پیامبر داشتند مثلا بــه خاطر نقش یوسف پیامبر بــه من دست می کشیدند کــه شفا بگیرند !

ناگفته های زندگی

ظاهرم خوشگل و پاک بــه نظر می رسد امــا درونم خراب اســت و می ترسم مردم بفهمند و دستم رو شود؛ سال پیش می خواستم روزه بگیرم. روز اول روزه گرفتن آپاندیسم ترکید. برایم اتفاق بامزه ای بود

عاشق نودل

عاشق نودل هستم عشق اســت دیگر؛ فــقــط رشته داشته باشد کافیست. یعنی من می توانستم در دهات های چین هم زندگی کنم و مدام نودل بخورم

خریت مشهور شدن !

فوتبال بازی می کردم گاهی اوقات هم می رفتم بــه رختخواب کــه خیالبافی کنم ایــن کار را خیلی دوست داشتم بامزه ترین خیالبافیم همین خریت بوده کــه می دانستم مشهور می شوم

همسر مصطفی زمانی

 

شایعه ازدواج بــا پگاه آهنگرانی

مدتی اســت انتشار اخبار کذب رویه برخی سایت ها شده اســت انتشار عکس مصطفی زمانی در کنار پگاه آهنگرانی بــا تیتر همسر او منتشر شده اســت کــه خبر ازدواج ایــن دو کذب بوده و آقای زمانی مجرد است

همسر مصطفی زمانی

عکس مصطفی زمانی

 

عکس مصطفی زمانی